در روزهای گذشته، در بستر رسانه های مجازی استان، اتفاقی به نمایش گذاشته شد که در نوع خود بی نظیر و حتی بی سابقه بوده است و ذهن تمام آنان را که اندکی در فضای کهگیلویه کنگاش می کنند را با علامت سوال بزرگی مواجه کرده است : چرا؟ واقعا چرا؟؟ تخریب همه جانبه ی موحد؛ چرا؟؟

رسانه های مختلف و افراد متفاوت ، قلم به دستان و اندیشمندان و فعالان رسانه و مدنی و سیاسی، به ناگاه با هجوم به شخصیت حقیقی و حقوقی نماینده ی مردم فهیم کهگیلویه ، سیدمحمد موحد تلاش کردند تا به هرقیمتی ؛حملات به حاج محمدموحد را با همسویی و اتحاد مهندسی شده را دامنه دار تر کرده و در رسانه های مختلف از مرکز استان تا شهرستانهای چهارگانه ی کهگیلویه، بر حاج محمدموحد بتازند و تلاش های ایشان را زیر سوال ببرند. اما آیا آنچه بیان می کنند واقعیت ماجراست یا نوعی تصفیه حساب سیاسی است؟؟ آیا حق با دوستان منتقد است یا جناب موحد خیلی شفاف و صادقانه با مردم و مخاطبینش سخن می گوید؟؟ آیا این حملات که قبلا پیرامون مطالبه ی پیگیری مجوزهای ساخت و راه اندازی سد آبریز بود _ تمام کهگیلویه خواهان این مطالبه هستند_با مهندسی افکار و ارتباط منتقدان صورت گرفته یا حرکتی خودجوش میباشد؟؟ قبل از پرداختن به برخی مسائل که جواب سوالات بالا خواهد بود باید به ریشه ی این حملات بپردازیم که چرا و آیا ناگهانی این همه مطلب بر علیه اقای موحد منتشرمیشود یا زمینه ای قبلی هم وجود داشته است؟؟

در بررسی و آنالیز مطالب منتقدان گرامی؛ به دو موضوع میرسیم که آغاز این حملات ؛ مرتبط با این دو موضوع و حتی ریشه و پایه ی استدلال منتقدین وضع موجود بر اساس این دو گزینه میباشد: ۱- توئیت و انتشار نظر حاج هاشمی پور در رابطه با الیگارشی موجود در کهگیلویه

۲- سخنان آقای موحد در باغ عمران چرام در روز بازدید از طرح فسفات در چهارم اردی بهشت سال جاری.

در ابتدا و درست دو روز قبل از سفر معاون وزیر صمت؛ به کهگیلویه، در اقدامی ناگهانی و کاملا بی سابقه، حاج عدل هاشمی پور نماینده ی پیشین کهگیلویه؛ در توییتر و واتس آپ با انتشار مطلبی مبنی بر اینکه فضای کهگیلویه دچار الیگارشی -حاکمیت بسته ی اقلیت بر عموم – شده است و با پرداختن به آن ؛ از وضعیت موجود در برخی ادارات انتقاد کرده و قرار گذاشتند در آینده باز هم این مطلب را بیشتر تحلیل خواهند کرد..

در ادبیات سیاسی؛ الیگارشی

گروهک سالاری یا اُلیگارشی (به فرانسوی: oligarchie ) (یا «حکومت گروه اندک»)، اصطلاحی است که اشاره‌های تحقیرآمیزی دارد؛ معنی آن این است که نه‌تنها حکومت در دست یک گروه کوچک است، بلکه این گروهِ حکمران کوچک و فاسد است و در برابر توده مردم مسئول نیست؛ یا از جهات دیگر مورد بیزاری همگان است. این مفهوم اُلیگارشی، که تا حد بسیار زیادی از تعریف آن فاصله دارد و تنها به تفسیر آقای هاشمی پور شاهد تعدد حضور افرادی از طایفه ای خاص و منتسب به آقای موحد بریک اداره- ظاهرا فرمانداری دهدشت – هستیم که اگر تعدد نیرو و با مفهوم نزدیک به الیگارشی در نظر بگیریم این حاکمیت که اول دائمی نیست و دوم فاقد فساد و رانت و در منظر سوم وجاهت عدم مسولیت پذیری را ندارد، پس این بیان کاملا مردود است چرا که صرف حضور افرادی از یک طبقه ی خاص؛ سایر پارامترها قطعیت ندارد فلذا قطعا این بیان از سوی آقای هاشمی پور، فقط یک اعتراض مدنی بوده است که بر اساس آن و طبق شرایط محیطی موجود؛ برخی افراد را احساسی کرده و در ادامه بر اساس این نظریه حملات به شخص آقای موحد را دامنه دار کردند و هرطور دوست داشتند واژه ی الیگارشیک را تفسیر کردند، انگار اولین بار در فضای گفتمان های سیاسی شاهد تولد و خلقت این واژه بودیم زیرا دستاویز و بهانه ای شد تا منقدین و مخالفان وصع موجود در کهگیلویه، از بستر این تفسیر یک نردبان بسازند و از آن بالا رفته و بانگاهی از راس هرم به قاعده ؛ همه چیز را منکوب نمایند. قطعا در اینکه فرماندار منتسب به نماینده هست و جهت پیشبرد اهداف و نزدیکی اعتقاد و یکسانی اهداف؛ سایر افراد نزدیک به جریان و تفکر نماینده انتخاب شده اند تا کارها شتابی بگیرد و ریل گذاری مناسبی جهت خدمت به مردم و جامعه ی هدف باشد؛ شکی نیست ولی آیا باید این موضوع را در برابر آنچه که در زمان هاشمی پور شاهد بودیم با دیده ی اغماض به فراموشی بسپاریم؟؟ در دوره ی ریاست جمهوری حسن روحانی و اختلاف بینش سیاسی آقایانِ مسوول با نگاه اصلاحات و مغایرت با هاشمی پورِ اصولگرا، از زمان آقای دکتر پوزش و حضور هاشمی پور در قامت نماینده ی شهرستان، گاهاً شاهد درگیری و اختلافات آقای نماینده و استانداران وقت و فرمانداران با سردار هاشمی پور نماینده بودیم که چند مورد را روایت می کنم.:

در بحث پذیرش آقای داوری به عنوان رئیس شبکه ی بهداشت و درمان کهگیلویه که نیرو و معرفی شده توسط سردار هاشمی پور به مجموعه ی بهداشت و درمان بودند ، دکتر پوزش اصلا زیرِ بار پذیرش ایشان نرفته و تا مدتها آقای کورش داوری بدون معارفه در کرسی بهداشت ودرمان به عنوان ریاست حضور داشتند و آخر ماجرا هم دکتر پوزش برخورد مناسبی جهت پذیرش ایشان نداشتند.

در سایر ادارات هم نیروهای آقای هاشمی پور در جلسات فرمانداری، شرایط مطلوبی نداشتند و با عدم پذیرش و استقبال فرماندارِ وقت روبرو بودند ، ادارات مختلف به جای روسای خود، معاونین را جهت حضور در جلسات اعزام می کردند چون فرمانداران وقت اصلا موافق معرفی این مدیران نبودند.. بعد از شبکه ی درمان میتوان از مدیر بنیاد مسکن مثال زد. خیلی بودند ولی چون بحث حقوقی و… دارد گذرمیکنیم.

یادر اولین جشنواره ی بهمئی ها در دیشموک که در فروردین ۹۷ برگزار گردید، بخشدار دیشموک تحت فشار نیروهای وقت استاندار قرار گرفت که با سخنرانی هاشمی پور مخالفت نمایند و حتی پیشنهاد عدم نصب بنر خوش آمد گویی و هرگونه بنری از هاشمی پور ممنوع شود که بخشدار امیریان نپذیرفت و بعدها هم به خاطر این مقاومت عزل شدند و آقای هاشمی پور واکنشی نشان ندادند.

در آن جشنواره و بعداز سخنرانی معاون وزیر نفت و هاشمی پور، دکتر پوزش به ایراد سخنرانی پرداختند که هاشمی پور با بهانه قرار دادن بدرقه ی معاون وزیر؛ و ترک مکان جشنواره ، سخنرانی پوزش را به تعطیلی کشاند و در آن جلسه بود بیان کردند استاندار به بی تفاوتی ۲۴۰ روزه اش نسبت به کهگیلویه پایان دهند و حداقل مدیران کل به کهگیلویه بیایند. آن زمان آقای احمدی استاندار بودند و اصلا با آقای هاشمی پور ارتباط و حتی رفتار مناسبی نداشتند که در ان ایام کهگیلویه ی بزرگ؛ بابت عدم درک و همکاری متقابل نماینده و استاندار و فرمانداران کهگیلویه؛ بهای سنگینی پرداخت و فرصت سوزی های بسیاری شد. حتی در بحث فرمانداری آقای سیاهپور در کهگیلویه اتفاقاتی افتاد که اصلا باب میل سردار نبودند…. پس اگر از منظر سیاسی به دوران هاشمی پور نگاهی گذرا بیندازیم شاهد آنارشیسم_ هرج و مرج_ وحشتناکی هستیم که اتفاقا اگر الیگارشی را در تجمیع افراد بدانیم در ادارات خاصی هم نیروهای سردار هاشمی پور دارای وضع الیگارشی نیز بودند، پس در دوران وکالت سردار؛ الیگارشی توامان با آنارشیسم موجود بوده است.

اما مهم تر اینکه اگر نه تنها هاشمی پور بلکه هر مدیر و مسوول و نماینده ای بتواند از رسانه های مجازی جهت خدمت به مردم بهره ببرد باعث ستایش مردم می شود کما اینکه حضور سردار هاشمی پور در فضای رسانه ها ثابت کرد: مروم می توانند به دور از برخی لیدرها و حواشی به نماینده دسترسی داشته باشند و نظرات و خواسته هایشان را با نماینده در میان بگذارند و حتی نماینده از مردم نظر خواهی کند و طرح هایش را در رسانه های مجازی به رفراندم بگذارد. مثلا از مردم نطر خواهی کند که به نظر جامعه اولویت با چه طرح باشد و یا مردم پیرامون احداث فلان طرح چه نظری دارند؟؟ مناسب است اگر نمایندگان و سیاسیون کهگیلویه در فضای رسانه های مجازی وقت بیشتری سپری کنند و گاهی مثل آقای منطقیان مطلبی بنگارند و حتی مثل سردار هاشمی پور تفسیر و تحلیل کنند.

پس تا اینجا؛ ریشه ی حمله به موحد در روزهای اخیر؛ کد دهی از طرف رصد و انتشار و تحلیل مطلب الیگارشی سردار بود که تاکنون هم تحلیل هایی دراین باره نوشته میشود.

مورد دوم اما؛ سخنان شخص آقای موحد در باغ عمران چرام در روز ۴ اردی بهشت ماه و در طول سفر معاون وزیر صمت و بازدید از طرح های شهرستان چرام خصوصا طرح فسفات بود که در آن بیانات آقای موحد با بیان اینکه: بنده ضمن پیگیری مطالبات مردمی؛ هرجا بتوانم جهت به کارگیری نیروهای حوزه ی انتخابیه ام نیز کوتاهی نخواهم کرد، آیا این معامله است؟؟؟ در ابتدا برخی رسانه ها با بی اخلاقی و شانتاژ، با تغییر مفهوم جمله ای استفهامی و حذف ادات استفهام؛ علامت -؟- جمله را به یک جمله ی خبری تبدیل کردند.!!!!! به همین سادگی یک سوال را به یک خبر مبدل ساختند‌. این معامله است؟ را با حذف علامت سوال آن، در نوشتار و خوانش تبدیل کردند به: این ، معامله است. به همین سادگی و با حذف ادات استفهام از سخنان موحد، این جمله را سرآغاز حمله به ایشان قرلر دادند و با ربط دادن این جمله به تذکر شفاهی آقای موحد در مجلس که در آن تذکر به مانند همگان و همیشه؛ نمایندگان با حرارت و احساس و فریاد جهت فرار از شلوغی های مجلس، آقای موحد با فریاد مطالبی را بیان کردند و تذکراتی هم به وزیر و هم درخواستی از رییس جمهور پیرامون سدآبریز داشتند که در هر دو مطلب، حاشیه و شیطنت از سوی برخی رسانه ها بود که با تصرف در پیاده سازی متن سخنان آقای موحد؛ اردیبهشت داغی را در سیاست کهگیلویه رقم زدند. هرچند آقای موحد در کمال شفافیت بیان کردند که هر جا بتوانم نیروی از حوزه ی انتخابیه ام را به کار می گمارم و کوتاهی نمی کنم، اما بازهم برخی منتقدین از معملاتی حرف زدند و از لیست ها و ادارات و استخدام هایی که موجبات توقف در پروژه های عام المنفعه می شوند تا حاج موحد به خواسته هایش که استخدام تنی چند از نیروها میباشد برسند که این مطالب در واقعیت مخالف با تفکرات و عقاید و عملکرد حاج موحد میباشد. چه بسیار کارِ درستی که برای استخدام فرزندان کهگیلویه باید تلاش کرد و باید از هر جاده ای عبور کرد تا نانی به سفره ای برسد و تورم و رکود و بیکاری و فقر در این حوزه کاهش یابد و شاهد رشد اقتصادی و بالندگی فرزندان اینن بخش از میهنمان باشیم..

از همه دوستان نویسنده درخواست داریم در خصوص ارزیابی نمایندگان یا دولت مردان هم استانی بدون تعصب و منصفانه سخن بگویند و وارد مسایل حاشیه ای نشوند و اجازه دهند مردم قضاوت کنند چون خود بهترین قاضی هستند.

خدمت و خدمت رسانی به محرومین مفهوم و واژه ای است که با جناب اقای موحد عجین و همراه شده است.چه در دوره قبل از نمایندگی چه در دوره ۲۴ ساله نمایندگی و چه دره پسا نمایندگی .متاسفانه در کشور ما و به خصوص مناطق محرومی مثل استان ما خدمت خدمت رسانی و تواضع و فروتنی و پاسخگویی و سرکشی و دیدار و.. اصطلاحاتی است که فقط در دوره تبلیغات انتخاباتی معنی و مفهوم داشته و جنبه عملی پیدا میکند و به عبارتی تواتر زمانی انها چهار ساله است.اما طبق تجربه ما و شواهد و قراین فراوان این موضوع در خصوص جناب اقای موحد مصداق نداشته و خدمت و خدمتگذاری به مردم نزد ایشان دایمی همیشگی است.

در اینجا سوالی به ذهن می رسد که چه کسی حاضر است چنین کاری انجام دهد.کدام یک از مدعیان خدمت به محرومین حاضرند ابرو و اعتبار چند ساله خودشان را به دست بگیرند و برای دیگران هزینه کنند.دیگرانی که نه نسبتی داشته باشند و نه چشمداشتی .دیگرانی که فقط جرم اصلی آنها محرومیت و به عبارتی نداشتن پارتی و رابطه است.امروزه به عینه می بینیم خیلی از کسانی که به قدرت رسده اند از موقعیت به دست امده فقط برای خود و نزدیکان خود استفاده کرده و مردم محروم در نزد آنها جایگاهی ندارد.

کدام یک از نمایندگان محترم ادوارمجلس پس ار دوره وکالت برای پیگیری مشکلات مردم تلاش کرده اند؟.یا سوال دیگر اینکه کدام یک از دولتمردان هم استانی ما که در قدرت هستند و ابزار و امکانات هم دارند به فکر چنین خدمتی بوده و امکان ان را فراهم اورده اند؟ مدیران ملی از دادن وقت ۵ دقیقه ای امتناع می ورزند چه رسد به این قبیل امور. حال باید پرسید: کدام یک از انها حاضرند با امکانات دولتی و نفوذی که با واسطه پست و مقامشان دارند در چنین فضایی به مشکلات مردم رسیدگی کنند؟چه کسانی را در کشور سراغ دارید که موحد گونه عمل کرده باشد و خانه زندگی خود را وقف مردم محروم کرده باشد ؟موحد گونه عمل کردن در عمل خیلی سخت است و از هر کسی بر نمی اید.به جرات می توان گفت از این جهت موحد یک استثنا در کشور است.

امروز مردم به درجه ای رسیده اند که فرق ادعا و واقعیت را بدانند.فرصت را مغتنم شمرده و از همه دولتمردان هم استانی درخواست دارم و متذکر می شوم فرصت خدمت محدود است لذا تا در قدرت هستید برای کاستن از درد و رنج هم استانیها کاری کنید .فاصله خود را با هم استانیها کمتر کنید. .

ای که دستت می رسد کاری بکن

پیش از آن کز تو نیایید هیچ کار

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی

صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

امروز متاسفانه در کشور ما شرایط به گونه ای است که حتما باید پست و مقام و موقعیت اداری و مالی داشته باشی تا بتوانی کاری انجام دهی ومشکلی از مردم را حل کنی .امروز تنها ابزار ایشان برای خدمت ابرو و اعتبار چندین ساله در این نظام است که با کمک ان به میدان امده و ان را برای حل مشکلات مردم هزینه می نماید زیرا دولت و اقتصاد کشور بسته است.انصاف نیست چنین افرادی مورد بی احترامی قرار بگیرند. در کهگیلویه و بویر احمد موحد واقعیتی است که با شانتاز تبلیغاتی و تخریب رسانه ای و بد اخلاقی و بی انصافی و هر ابراز مخرب دیگری قابل حذف نیست.اگر موحد را یک مکتب فکری بنامیم سخن گزافه ای نگفته ایم.( مکتب موحدیسم)

همین که در سایتی اسم از موحد برده می شود ،در مجلس ختمی حاضر می شود فوری عده ای اشفته شده و شروع می کنند به تخریب و سناریو سازی .متاسفانه شاهد رواج انواع بد اخلاقیها در استان هستیم و باید به دلواپسان عرض کنیم موحد تا زنده است در بطن مشکلات و محرومیت این مردم حضور دارد و خدمت به مردم محروم را همیشه افتخار دانسته و سرلوحه زندگی خود قرار داده است.برای ایشان در ادامه این مسیر افتخارافرین ارزوی صحت و سلامتی داریم.

اما در پایان اگر همه، خدمت صادقانه موحد را نادیده بگیریم منش و ادب و احترام به مردم از موحد جدا نشدنی بوده و میباشد پس موحد یک مکتب خدمت است نه یک مظهر معامله.. موحد با خدا معامله کرده است و لاغیر…